تجارت الکترونیک دارای مدلهای زیر است:
تجارت Business to Business-B۲B ( تجارت اینترنتی بین دو بنگاه )
تجارت Business to Consumer-B۲C ( تجارت الکترونیکی بین بنگاه و مصرف کننده ) خرده فروشی
تجارت Consumer to Consumer-C۲C ( تجارت الکترونیک بین مصرف کننده و مصرف کننده )
تجارت Business to Administration-B۲A ( کلیه معاملات مالی و تجاری بین شرکتها و سازمانهای دولتی )
تجارت Consumer to Administration-C۲A ( هر گونه امور کسب کار بین دولت و مردم )
تجارت Government to Government- G۲G
تجارت Government to Business -G۲B
تجارت G۲E- Government to Employee
تجارت Peer to Peer - P۲P
تجارت فروشنده با فروشنده
B۲B اولین روش خرید و فروش معاملات الکترونیکی است و بیشترین عایدی را دارد.در این مدل، همه افراد و خدمات مرتبط با تجارت بین المللی از قبیل: تامین کنندگان، خریداران،فرستندگان دریایی کالا، پشتیبانی، خدمات ( سرویسها) بازرسی، اخبار بازاریابی و کاربریهای نرم افزار که موجب سهولت در امور تولید و خرید و فروش میشوند، در یک محل گردهم میآیند. B۲B در جایی استفاده میشود که بخواهیم خرید و فروش عمده را به کمک تجارت الکترونیکی انجام دهیم و خارج از حیطه خرده فروشان عمل نماییم، چرا که خرده فروشی در اینترنت با خطرات بسیار همراهاست، زیرا مشتریان تمایل ندارند تا همه چیز را از روی اینترنت خریداری کنند. شرکت CISCO یکی از اولین شرکتهای بزرگی بود که در جولای ۱۹۹۶ سایت تجارت الکترونیکی خود را راه اندازی کرد. یک ماه بعد شرکتهای کامپیوتری مانند MICROSOFT و IBM نرم افزارهای تجاری خود را که امکان انجام فروش از طریق اینترنت را فراهم میکرد، به بازار عرضه کردند. به صورت طبیعی، در B۲B فروش مستقیم منبع اصلی درآمد به حساب میآید، مانند وقتی که یک فروشنده محصول خود را به یک فروشنده دیگر مستقیما میفروشد. با وجود این، وب میتواند روی فروش مستقیم تأثیر بگذارد و این قاعده را بر هم بزند.
در این نظام جدید، مشکلاتی نیز وجود دارد، ازجمله اینکه رودر رو نبودن مشتری و فروشنده باعث میشود که معامله به صورت مجازی صورت گیرد. این مشتریان برای دریافت اطلاعات بیشتر باید با تلفن به مرکز اصلی وصل شوند، اما هیچ تضمینی برای اینکه کسی در آن سوی خط باشد، وجود ندارد.
تجارت فروشنده و مصرف کننده
بیشترین سهم در انجام تجارت الکترونیکی از نوع B۲C است که به معنای خرده فروشی میباشد. این نوع تجارت، با گسترش وب به سرعت افزایش پیدا کرد و اکنون به راحتی میتوان انواع و اقسام کالاها را از شبکه خریداری کرد. B۲C با راه اندازی سایتهایی چون AMAZON و CDNOW آغاز شد.
در تجارت الکترونیکی B۲C در یک طرف معامله، تولیدکننده ( فروشنده) محصول و در طرف دیگر، خریدار ( مصرف کننده نهایی) قرار دارد. اما مشکلات امنیتی شبکه تأثیر منفی بر روی حجم معاملات گذاشتهاست و بسیاری از مشتریان نسبت به دزدیده شدن اطلاعات شخصی شان توسط هکرها ترسیدهاند. در عین حال هنوز معاملات بسیاری در این مدل صورت میگیرد در ایران نیز این روش رونق دارد برای مثال میتوان شرکت شهروند را مثال زد.
تجارت مصرف کننده با مصرف کننده
در این مدل تجارت الکترونیکی، مزایدهها و مناقصههای کالا از طریق اینترنت انجام میگیرد. مدل C۲C شبیه یک سمساری است. ایده اصلی این مدل این است که مصرف کنندگان با یکدیگر بدون واسطه به خرید و فروش بپردازند. EBAY، بزرگترین نمونه اولیه مدل C۲C میباشد. EBAY خود چیزی نمیفروشد و به عنوان واسطی بین خریداران و فروشندگان عمل میکند. به عنوان مثال، EBAY اجازه میدهد که فروشنده قیمت اولیه خود را در حراجی قرار دهد و سپس شرکت کنندگان در حراج قبل از اتمام مدت باید روی کالای به حراج گذاشته شده اظهار نظر کنند. سایتهای اینترنتی دیگر مانند AUTOBYTEL و CARSMART نمونههایی از مدل C۲C میباشند. به دلیل ناچیز بودن هزینه تبلیغات در اینترنت، استفاده از مدل C۲C برای فروش کالاها مورد توجه قرار گرفتهاست.
تجارت مصرف کننده با فروشنده
در حالیکه بازار مصرف روی خط روز به روز در حال گسترش است، بسیاری از خریداران دریافتهاند که شیوه انتخاب محصول بسیار متنوع است ،چون وقتی که مصرف کنندگان، سایتهایی را در ارتباط با فروش محصول مورد نظر خود مییابند، یافتن خود محصول در آن سایت و به دست آوردن قیمت محصول اغلب کاری دشوار است.
بنابراین، برای راحت تر کردن امر خرید، نیاز به روشهای جدید خرید و فروش اینترنتی است که در آن شرکتهایی مانند واسطههایی بین مصرف کنندهها و فروشندهها تلاش میکنند تا خریداران را به بهترین وجهی در خریدشان کمک کنند. اساس کار آنها هم مبتنی بر مدل C۲B میباشد.
تجارت نقطه به نقطه
مدل تجارت الکترونیکی P۲P برای تسویه حساب کردن شرکت کنندگان در حراج با فروشنده است که مشهورترین آنها سرویسی است به نام PAYPAL که در قسمت کارتهای هوشمند بیشتر به آن میپردازیم. تجارت P۲P در چهارچوبی کار میکند که افراد بتوانند مستقیما با هم پول رد و بدل کنند و در حالیکه سهم اصلی داد و ستد پولی را نقل و انتقالات رو در رو برعهده دارد، فن آوری تلفنهای همراه تعداد افراد بیشتری را در داد و ستد غیرحضوری سهیم میکند.
با استفاده از سخت افزار MONDEX که زیر مجموعه MASTERCARD میباشد، کاربران قادرند تا نقل و انتقالات الکترونیکی پولی خود را انجام دهند و پول خود را از یک کارت اعتباری، به کارت اعتباری دیگر منتقل نمایند. نحوه استفاده از تلفن همراه بدین صورت است که به جای فن آوری GSM که استاندارد معمول ارتباطی تلفن همراه در بسیاری از کشورها، به ویژه در اروپاست،فن آوری دیگری تحت عنوان پروتکل بکارگیری نرم افزار کاربردی از طریق تجهیزات بی سیم که به اختصار WAP نامیده میشود، جایگزین میگردد. در این شیوه جدید، هر تلفن همراه از طریق مرکز تلفن با یک کامپیوتر سرویسگر مرتبط میشود و میتواند نرم افزار مورد نیاز کاربر خود را بر روی کامپیوتر مذکور فعال نماید. بدین ترتیب،استفاده کننده میتواند اطلاعات خود را از طریق کامپیوتر سرویسگر که خود از طریق اینترنت و یا شبکههای ارزش افزوده ( VAN ) به مراکز تجاری و خدماتی متصل است، ارسال و یا دریافت نماید.
تجارت فروشنده با اداره
این نوع تجارت الکترونیکی، شامل تمامی مبادلات تجاری - مالی بین شرکتها و سازمانهای دولتی است. تامین نیازهای دولت توسط شرکتها و پرداخت عوارض مالیاتها از جمله مواردی است که میتوان در این گروه گنجاند. تجارت B۲A در حال حاضر روشی تازه قلمداد میشود، ولی در آیندهای نزدیک، زمانی که دولتها به ارتقای سطح ارتباطات خود تمایل و توجه نشان دهند، به سرعت رشد خواهد کرد.
تجارت مصرف کننده با اداره
مدل تجارت الکترونیکی C۲A هنوز پدیدار نشدهاست،ولی به دنبال رشد انواع B۲C و B۲A، دولتها احتمالاً مبادلات الکترونیکی را به حیطههایی همچون جمع آوری کمکهای مردمی،پرداخت مالیات بر درآمد و هرگونه امور تجاری دیگری که بین دولت و مردم انجام میشود، گسترش خواهند داد.
در شرایط تجاری کنونی، بازاریابی امری ضروری است. هرچند در صورتیکه روش مناسبی برای بازاریابی انتخاب نکنید به جای سودمند بودن، میتواند زیانبار باشد. با دوری کردن از این اشتباهات رایج و معمول، از دامهای بزرگ بازاریابی دوری گزینید:
2. نداشتن خرید(buy in)؛ مجریان، مدیران و کارمندانی که بازاریابی را باور ندارند، به طور جدی میتوانند زیانآور باشند و تمامی مراحل را تحتالشعاع قرار دهند. خرید (inbuy ) را با روشن کردن اهداف و مراحل عملیات بازاریابیتان به دست آورید.
3. ترس؛ شرکتها در برخورد با بازاریابی بیشتر دچار ترسی مبهم و نامحسوس میشوند. آنها نه از خود بازاریابی، که از احتمال شکستشان در بازاریابی واهمه دارند. این ترس حتا میتواند آنان را از آغاز و ادامهی کار باز دارد. هنگامی که عملیات بازاریابیتان را راهاندازی میکنید، از اینکه بارها و بارها زمین بخورید و موفق نشوید، ترسی نداشته باشید.
4. بیتوجهی به آموزش؛ اگر آموزشهای لازم بازاریابی را در اختیار کارمندانتان قرار ندهید، آنها همچنان بدگمان خواهند بود و این مساله میتواند به از بین رفتن کل مراحل بازاریابی منجر شود.
5. هدر رفتن سرمایه؛ اجرای عملیات50 دلاری که از اجزای خوبی برخوردار است، میتواند راهگشاتر از عملیات 50000 دلاری باشد که به صورت ضعیفی طراحی شده است. بسیاری از فنون بازاریابی ”سنتی“، مانند تبلیغات، نمیتوانند در برآورد و ارزیابی هزینهها نتایج قابل قبولی ارایه دهند.حداقل دو بار در سال سرمایه بازاریابیتان را ارزیابی کنید.
6. اتلاف وقت اگر در رفتوآمد به گروههای شبکهای هیچگونه تجارت و داد و ستدی نمیبینید؛ وقت خود را با رفتن به آنها تلف نکنید. تمام زمان بازاریابیتان را صرف اثبات ارزشمندی آن کنید، در کنار گذاشتن قسمتهایی که درست عمل نمیکند، تردیدی به خود راه ندهید.
7. نداشتن ارتباط؛ اگر در بارهی برگزاری یک سمینار مهم به کارمندانتان اطلاعاتی ندادهاید، آن را برگزار نکنید. در تمامی مسایل و جرییات بازاریابی، سیاست آزادی بیان را به کار گیرید.
8. نداشتن حس مسوولیتپذیری؛ این مساله بدترین و بزرگترین اشتباهی است که یک شرکت میتواند مرتکب شود. داشتن اهداف واقعبینانه و عملکرد سریع برای کسانی که در کار بازاریابی هستند، ضروری است. در غیر این صورت شما به مرگ ”آری“ گفتهاید و هیچچیز را عملی نساختهاید.
9. نپرداختن پاداش؛ اگر در شناسایی و ارج نهادن به مهارتها و تخصصهای بازاریابی کارمندانتان سهلانگاری کنید، محرکهایی که باید به کار گرفته شوند، دچار لغزش میشوند و نتیجهای معکوس در پی خواهند داشت. راههای موفقیت در بازاریابی را که پایههایی ثابت و استوار دارند، بشناسید.
10. نداشتن دست نوشته و بیتوجهی به مکتوب کردن کارها؛ گفتهاند: «هنگامی که کاری نوشته شود، انجام میپذیرد». همیشه اهداف و طرحهایتان را بنویسید و این احتمال را بدهید که هنگام نوشتن، دیدگاه و چشمانداز شما به طور قابل توجهی افزایش خواهد یافت.
اینها اشتباهات متداولی هستند که بسیاری از کسب و کارها با آن مواجه میشوند. با پرهیز از تکرار اشتباهات بازاریابی رقبای خود، از آنان پیشی بگیرید.
1. نه هدفی، نه توقع و انتظاری؛ بسیاری از شرکتها در واقع نمیدانند که از بازاریابی چه میخواهند یا انتظارشان از تلاشهای شبانهروزی چیست. ابتدا اهدافتان را مشخص و تنظیم کنید. سپس، بپذیرید که بازاریابی یک مرحله است. در پایان، همواره از تناسب مراحل با اهدافتان، اطمینان حاصل کنید.
یک فرد ثروتمند به توانایی های خود پی برده و شخص فقیر هنوز از توانایی های وجودش اطلاعی ندارد. ما بایستی به افراد گروه مان یادآوری کنیم که تو کیستی؟ آیا قدرت های درونت را می شناسی؟ بعضی از نتورکرها فکر می کنند منظور از آموزش فقط یاد دادن پرزنتوری ، 3 نکته بعد از پرزنت و یا یاد دادن نحوه پیگیری است.
این آموزش ها کافی نیست و روابط با زیرمجموعه ها بایستی خیلی بیشتر از این موارد باشد. بعضی از افراد گروه ما، بینش کمی از توانایی های درون خود دارند. اجازه بدهید یک مثال بزنم.
فرد معتادی را در نظر بگیرید، او مجرم نیست بلکه یک بیمار است. تا قبل از این سالها این تفکر در ما بود که باید شخص معتاد را چند روز ببندیم به تخت و از مواد مخدر دور نگه داریمش . آیا این شخص بعد از یک دوره کوتاه همه موارد درونی اش حل می شد؟ او از لحاظ جسمی بهتر شده و نیاز جسمی اش به مواد مخدر از بین رفته ، ولی هنوز روح بیمار او علاج پیدا نکرده . امروز اگر بخواهیم شخص معتادی را درمان کنیم بایستی اول روحش را درمان کنیم و موفقیت ما اینجاست که حاصل می شود.
درنتورک هم روال کار همینه . ما روح افراد را درمان نکرده ایم . ما به او توانایی های درونش را متذکر نشدیم و آن وقت توقع داریم که افراد گروه مان فقط با آموزش دیدن پرزنتوری و نحوه پیگیری ، کارهایشان را بصورت درست انجام دهند و انتظار هیچ شکستی از او را نداریم.
اجازه بدهید تا مثالی بزنم.
یک معلم و چندین شاگرد را در نظر بگیرید. معلم به همه یک جور آموزش میدهد ولی چرا همه شاگردان به یک سطح پیشرفت نمی کنند؟
دلیلش ساده است ، شاگردان کلاس به یک اندازه خود را قبول ندارند. اون شاگرد به خودش میگه " من بایستی پیشرفت کنم و نمرات خوبی بگیرم. من به ذهنم ، عقلم ، هوشم و انسان بودنم ایمان دارم " و یکی دیگه از شاگردان به خودش میگه "من هوش خوبی ندارم . من نمی توانم یاد بگیرم . "
تفاوت را احساس کردید ؟
آنها از یک جنس هستند .همگی انسان های توانمندی هستند و فقط تفاوتشان در طرز فکرشان است.
چگونه میتوانیم یادآور توانایی های افراد باشیم؟
این مسئله یک نسخه و یک دارو ندارد . میدانم که دوست دارید بیشتر بدانید من شما را درک می کنم و سعی می کنم کمکتان کنم.
شما بایستی به افراد نزدیک شوید و از روحیه او شناخت بیشتری بدست بیاورید و نکته ای که شاید برای شما ناشناخته بود این است که کاری کنید او نیز شما را بشناسد و از روحیه شما شناخت بیشتری پیدا کند. با افراد روراست باشید . چیزی را که خود قبول ندارید به او یاد ندهید . چشمان و دل شما حقیقت را برای او آشکار می سازد.
اگر می خواهید آینده ای درخشان و در رسالت خود پیروز باشید باید و باید خود را فراموش کنید . فقط به این فکر باشید که من چگونه میتوانم از او شخص زیبای دیگری بسازم . چگونه میتوانم او را با خودش آشناتر کنم.
آیا این جمله را شنیدید " برای شناخت خدا، اول خودت را بشناس. "
خب ،شاید به این فکر افتاده باشید که از امروز می خواهید زندگی دیگران را تغییر بدهید و افراد را از توانایی هایشان آگاه بسازید ولی صبر کنید و زود عمل نکنید .
اول به این سوال من پاسخ دهید " آیا از توانایی های درونت خبر داری ؟ "
یادتان هست که به شما گفتم با افراد روراست باشید و چیزی را که خود قبول ندارید به آنها یاد ندهید؟
اول خودت را بشناس
آیا میدانی که عزیز خدایی؟
آیا میدانی اگر بخواهی میتوانی خورشید را با یک نگاه منفجر کنی؟
آیا میدانی توانایی هایت حد و مرزی ندارد؟
آیا میدانی تو بهترینی؟
آیا میدانی که اگر بخواهی میتوانی از زندگی ات شاه کاری بسازی ؟