آیا میدانید که هیچ فرقی بین یک ثروتمند و یک فقیر نیست؟

یک فرد ثروتمند به توانایی های خود پی برده و شخص فقیر هنوز از توانایی های وجودش اطلاعی ندارد. ما بایستی به افراد گروه مان یادآوری کنیم که تو کیستی؟ آیا قدرت های درونت را می شناسی؟ بعضی از نتورکرها فکر می کنند منظور از آموزش فقط یاد دادن پرزنتوری ، 3 نکته بعد از پرزنت و یا یاد دادن نحوه پیگیری است.

این آموزش ها کافی نیست و روابط با زیرمجموعه ها بایستی خیلی بیشتر از این موارد باشد. بعضی از افراد گروه ما، بینش کمی از توانایی های درون خود دارند. اجازه بدهید یک مثال بزنم.

فرد معتادی را در نظر بگیرید، او مجرم نیست بلکه یک بیمار است. تا قبل از این سالها این تفکر در ما بود که باید شخص معتاد را چند روز ببندیم به تخت و از مواد مخدر دور نگه داریمش . آیا این شخص بعد از یک دوره کوتاه همه موارد درونی اش حل می شد؟ او از لحاظ جسمی بهتر شده و نیاز جسمی اش به مواد مخدر از بین رفته ، ولی هنوز روح بیمار او علاج پیدا نکرده . امروز اگر بخواهیم شخص معتادی را درمان کنیم بایستی اول روحش را درمان کنیم و موفقیت ما اینجاست که حاصل می شود.

درنتورک هم روال کار همینه . ما روح افراد را درمان نکرده ایم . ما به او توانایی های درونش را متذکر نشدیم و آن وقت توقع داریم که افراد گروه مان فقط با آموزش دیدن پرزنتوری و نحوه پیگیری ، کارهایشان را بصورت درست انجام دهند و انتظار هیچ شکستی از او را نداریم.

اجازه بدهید تا مثالی بزنم.

یک معلم و چندین شاگرد را در نظر بگیرید. معلم به همه یک جور آموزش میدهد ولی چرا همه شاگردان به یک سطح پیشرفت نمی کنند؟

دلیلش ساده است ، شاگردان کلاس به یک اندازه خود را قبول ندارند. اون شاگرد به خودش میگه " من بایستی پیشرفت کنم و نمرات خوبی بگیرم. من به ذهنم ، عقلم ، هوشم و انسان بودنم ایمان دارم " و یکی دیگه از شاگردان به خودش میگه "من هوش خوبی ندارم . من نمی توانم یاد بگیرم . "

تفاوت را احساس کردید ؟

آنها از یک جنس هستند .همگی انسان های توانمندی هستند و فقط تفاوتشان در طرز فکرشان است.

چگونه میتوانیم یادآور توانایی های افراد باشیم؟

این مسئله یک نسخه و یک دارو ندارد . میدانم که دوست دارید بیشتر بدانید من شما را درک می کنم و سعی می کنم کمکتان کنم.

شما بایستی به افراد نزدیک شوید و از روحیه او شناخت بیشتری بدست بیاورید و نکته ای که شاید برای شما ناشناخته بود این است که کاری کنید او نیز شما را بشناسد و از روحیه شما شناخت بیشتری پیدا کند. با افراد روراست باشید . چیزی را که خود قبول ندارید به او یاد ندهید . چشمان و دل شما حقیقت را برای او آشکار می سازد.

اگر می خواهید آینده ای درخشان و در رسالت خود پیروز باشید باید و باید خود را فراموش کنید . فقط به این فکر باشید که من چگونه میتوانم از او شخص زیبای دیگری بسازم . چگونه میتوانم او را با خودش آشناتر کنم.

آیا این جمله را شنیدید " برای شناخت خدا، اول خودت را بشناس. "

خب ،شاید به این فکر افتاده باشید که از امروز می خواهید زندگی دیگران را تغییر بدهید و افراد را از توانایی هایشان آگاه بسازید ولی صبر کنید و زود عمل نکنید .

اول به این سوال من پاسخ دهید "‌ آیا از توانایی های درونت خبر داری ؟ "

یادتان هست که به شما گفتم با افراد روراست باشید و چیزی را که خود قبول ندارید به آنها یاد ندهید؟

اول خودت را بشناس

آیا میدانی که عزیز خدایی؟

آیا میدانی اگر بخواهی میتوانی خورشید را با یک نگاه منفجر کنی؟

آیا میدانی توانایی هایت حد و مرزی ندارد؟

آیا میدانی تو بهترینی؟

آیا میدانی که اگر بخواهی میتوانی از زندگی ات شاه کاری بسازی ؟

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد