در این قسمت سعی میکنیم فارکس رو به طور ساده و روان بیان کنیم
ما کاری نداریم که تاریخچه فارکس چیه... فرزاد حسنی بازیگر مورد علاقه من میگه اقا ما چیکار داریم فلان کس چیکار کرده و فلان تاریخ چه اتفاقی میفتد پس ما هم به تاریخ فارکس کاری نداریم ما هدفمون از یاد گرفتن فارکس اینه که پول در بیاریم ( کسی هدف دیگه ای داره ؟ ) فارکس به طور ساده تعریفش اینه که یک ارز رو در برابر یک عرض دیگه بخریم یا بفروشیم تا سود کنیم یک جورایی مثل کاسب ها میمونه که فلان جنس رو میخرن وقتی گیررون شد میفروشن ولی توی فارکس یکی از خوبیاش اینه که میتونیم هم مثل کاسبا عمل کنیم هم اینکه اول بفروشیم تا وقتی قیمت امد پایین سود کنیم ( حالا نمیخاد همین الان به این فکر کنیم مگه میشه یک چیزی رو قبل از اینکه بخریم بفروشیم پس الان توضیحشو نمیدیم )پس فارکس شد یک بازار که ما ارز خرید و فروش میکنیم
واسه فارکس به چه چیزایی نیاز داریم؟
یک کامپیوتر که بشه به اینترنت وصل شد اینترنت ترجیحا اگه adsl باشه خیلی بهتره هم خرجش کمتره هم همیشه امکان وصل بودن به اینترنت رو داریم
فارکس وقت هم میخاد واسه یاد گیری حالا یکی نیم ساعت میتونه وقت بزاره یکی 24 ساعت یک فارکس کار اولین چیزی که باید یاد بگیره صبر داشتنه نه اینکه تو این فکر باشه که همون شب اول میلیاردر بشه اگه اینجوری بود خیلی ها زرنگ تر از این حرفا هستن و یک ساعته میلیاردر میشدن فارکس به 2 قسمت تقسیم میشه یکی تکنیکال یکی فاندامنتال
حالا فاندامنتال چیه ؟ به روسی که معامله گران برای سود ککردن از اخبار استفاده میکنند مثلا اخبار اعلام میشه که دلار امریکا میخاد تا چند دقیقه دیگه قوی بشه پس معامله گرانی که فاندامنتال کار میکنن سریع میان دلار میخرن که وقتی رفت بالا سود کنن حالا تکنیکال چیه ؟
اگه بخایم ساده واسه اول کار بگیم تکنیکال کارها از روی نمودار قیمت ارز ها میان تحلیل میکنن که فلان جفت ارز قوی میشه یا ضعیف مثلا اگه به این نتیجه رسیدن که دلار میخاد گرون بشه خوب 100% میان دلار میخرن که وقتی رفت بالا بفروشن تا سود کنن
اگر مطالب این تایپیک از نظر ادبی مشکل داشت به خوبی خودتون ببخشید میخایم ساده باشه واسه همین اینجوری میشه
حالا کیا توی این بازار کار میکنن ؟
ما کاری نداریم کیا توی این بازار کار میکنن ( گفته فرزاد حسنی که یادتونه ) ولی حالا واسه اطلاعات عمومیمون باید بگیم که یک عالمه معامله گر دارن توی این بازار کار میکنن حالا یکی توی خونه شخصیشه یکی توی دفتر کارشه یکی توی موسسات مالیه ( ما کار خودمون رو میکنیم کاری هم نداریم کی هست کی نیست )اصلا مکان این بازار کجاست ؟
فارکس خوبیش اینه که مکان نداره واسه اینکه هر کسی که بخاد معامله کنه فقط کافیه یک حساب باز کنه و از هر جا که دلش خاست معامله کنه
کجا حساب باز کنه تا بتونه معامله کنه ؟
توی بروکر
این بروکر ها کارشون اینه که کارای معامله گران رو انجام میدن مثلا یکی میخاد دلار رو در برابر پوند انگلیس بخره بروکر واسش این کارو انجام میدن
حالا معامله گر چطوری به بروکر میگه چیکار کنه؟ بوسیله پلت فرم پلت فرم یک نرم افزاره که معامله گر ( تریدر ) باهاش خرید و فروش میکنه
توی فارکس یک اصطلاح داریم به نام spread این کلمه همون سود بروکر هاست حالا یعنی چی؟ اصلا چطوری حساب میشه؟
خیلی خیلی ساده همیشه همه جای دنیا وقتی میخان یک ارز رو بخرن یا بفروشن قیمت خرید و فروش یک مقداری با هم فرق میکنه مثلا اگر دلار قیمت خریدش 920 تومان هست همون لحظه قیمت فروشش 900 تومان هست این اختلاف قیمت هم بخاطر اینه که هزینه نقل انتقال فراهم بشه حالا توی فارکس هم همین طوره مثلا اگر قیمت خرید جفت ارز gbpusd باشه 1.9504 توی همون لحظه قیمت فروش 1.9500 که همون طور که میبینید 4 عدد با هم اختلاف دارن که میشه سود بروکر یا همون spread توی 2 خط بالا تر گفتیم 4 عدد با هم فرق میکنن توی فارکس میگن 4 pip ( پیپ ) با هم اختلاف دارن که معنی این pip هم خیلی سادست به هر واحد از قیمت میگن پیپ اگر این pip رو متوجه نشدیم اصلا مهم نیست چون توی پست ای بعدی درست حسابی با هم در موردش صحبت میکنیم
یکی از ملاک های انتخاب بروکر هم همین spread هست که زیاد نباشه چون اگر زیاد باشه بضرر تریدر ( معامله گر ) هست
تا حالا متوجه شدیم که فارکس یک بازاره که ارز خرید و فروش میشه این خرید و فروش توسط بروکر انحام میپذیره و غیره
حالا یکم بیشتر توضیح میدیم
توی فارکس چندین جفت ارز داریم مثلا Gbpusd که Gbp همون پوند انگلیس هست Usd همون دلار امریکاست توی جفت ارز ها هر ارزی که سمت چپ بود ارز اصلی اون جفت ارز حساب میشه که توی Gbpusd ارز اصلی Gbp (پوند) میباشد . صلا لازم نیست همین الان حفظ کنیم که پوند انگلستان علامت اختصاریش چیه چون یکم که بریم جلو تر خود به خود توی ضحن جا میگیره توی فارکس ما همیشه یک ارز رو در برابر یک ارز دیگه میخریم یا میفروشیم حالا چطوری میتونیم قبل از اینکه بخریم بفروشیم ؟
خیلی سادست همان طور که قبلا گفتیم ما همیشه با جفت ارز ها سر کار داریم وقتی میگیم Gbpusd رو میخریم (buy ) در واقع دلار میدیم پوند میگیریم که وقتی پوند قوی شد سود کنیم یا برعکس میگیم gbpusd رو میفروشیم ( Sell ) که در واقع داریم پوند میدیم دلار میخریم که وقتی دلار قوی شد سود کنیم
میبینید که توی فارکس اگه حتی بفروشیم (sell) هم در واقع داریم میخریم توی خط بالایی پرنگ نوشتیم که متوجه بشیم یکی از خوبی های فارکس همینه که هم میتونیم بفروشیم هم بخریم بر عکس سهام یا اجناس که حتما باید اول بخریم که وقتی گرون شد بفروشیم سود کنیم توی فارکس قیمت جفت ارزا اینجوری مثلا : 1.9651 به هر واحد از این عدد میگن پیپ ( Pip )
Pip ؟
توی فارکس برای اینکه بفهمند چقدر بازار نوسان داشته از واحدی به نام Pip استفاده میکنند با مثال خیلی ساده توضیح میدیم
در جفت ارز Gbpusd قیمت 1.9501 میباشد اگر 50 پیپ پوند قوی شود این عدد چنین میشود
1.9551 کوچک ترین واحد پیپ 0.0001 میباشید که البته در چند تا از چفت ارزها یک جور دیگست مثل Usdjpy که کوچک ترین واحد پیپ 0.01 میباشد
مثلا GBPUSD قیمتش هست 1.9591خوب این یعنی جی ؟
یعنی اینکه اگر ما 1 پوند بدهیم 1 دلار , 95 سنت و 91 هزارم دلار میگیریم همون طور که میدونید مععمولا در یک روز دیگه بیشتر از چند سنت که قیمت ارز ها در برابر هم تغیر نمیکنه پس باید یک راهی باشه که اگه 10 پیپ هم قیمت تغیر کرد سود خوبی کنیم بروکر ها امدن برای این منظور یک چیزی گذاشتن به نام Leverage که بهش اعتبار هم میگن این واسه اینه که به معامله گر قدرت معامله بیشتری بدن مثلا میگن فلان بروکر اعتبار 1.200 میده یعنی اینکه با هر سرمایه ای که وارد بازار بشید بروکر پول شما را 200 برابر میکنه تا بتونید با پول زیاد معامله کنید و از کوچک ترین نوسانها سود خوبی کنید
lot ؟
lot یا همان لات به حجمی معادل 100.000 واحد از هر ارز گفته میشه که بیشتر بروکر ها اقدام به ارائه کوچکتر از لات یعنی 10.000 واحد یا حتی کوچک تر هم کرده اند این لات به طور ساده برای اینه که یک تریدر مشخص کنه چقدر میخاد سرمایش رو درگیر خرید یا فروش کنه مثلا برای جفت ارز GBPUSD اگر شخصی با 1 لات کامل یا همان 100.000 واحد از ارز مورد نظر ترید ( معامله ) کنه هر یک پیپ که قیمت نوسان کنه 10 دلار سود یا ضرر میکنه حالا اگر با حجم 0.1 لات ترید کنیم توی GBPUSD هر یک پیپ نوسان 1 دلار سود یا ضرر میکنیم حالا اگر 0.01 لات ترید کنیم توی gbpusd هر یک پیپ نوسان 1 سنت سود یا ضرر میکنیم
پس به طور خلاصه لات تائین میکنه که ما میخاهیم با چه مقدار سرمایه ترید کنیم
مثلا اگر ما در جفت ارز gbpusd در قیمت 1.9500 با حجم معملاتیه 1 لات خرید ( buy ) کنیم و قیمت چند لحظه بعد به 1.9550 برسه ما 500 دلار سود کردیم برای ضرر هم همین طوره حالا چند تا ارز هم میگیم که توی ضحنمون جا بگیره
GBP : پوند انگلستان
USD : دلار امریکا
CHF : فرانک سویس
JPY: ین ژاپن
CAD : دلار کانادا
AUD : دلار استرالیا
بقیش هم یواش یواش توی ضحنمون جا میگیره.
تا این لحظه باید دانسته باشیم که :
فارکس چیست ؟
یک فارکس کار چگونه باید باشد ؟
تکنیکال و فاندامنتال چیست ؟
بروکر چیست ؟
پلت فرم چیست؟
spread چیست ؟
جفت ارز چیست ؟
پیپ چیه؟
sell و buy یعنی چی ؟
Leverage چیست ؟
منظور از قیمت 1.9091 در gbpusd چیست ؟
lot چیست ؟ حلا به ادامه مطالب میپردازیم
بهترین کار اینه که برای اشنایی بیشتر یک حساب دمو باز کنید تا هم تمرین کنیم هم با اصطلاحات کاربردی دیگه اشنا شویم
هر بروکر برای خودش یک پلت فرم بخصوص داره توصیه ای که من میککنم اینه که برای شروع از پلتفرم متاتریدر استفاده کنید چون هم کار باهاش راحته هم اینکه خیلی از بروکر ها از این پلتفرم استفاده میکنند ( خیلی ها هم پلتفرم اختصاصی دارند )
همون طور که در اموزش متاتریدر خوندیم ما میتوانیم برای پلتفرم تعیین کنیم در قسمت مورد نظر بفروشد یا بخرد یا کلا پوزیشن مارا ببندد حد سود (T/P) یا Take/profit : به زبان ساده یعنی مقدار سود حد ضرر ( s/l ) یا Stop/Loss : به زبان ساده یعنی مقدار ضرر
حالا این s/l و t/p به چه دردی میخوره ؟
ما با این دو تعیین میکنیم که اگر معامله ما رفت توی سود ( t/p ) پوزیشن به تور اتومات بسته بشه ویا بلعکس اگر رفت توی ضرر ( s/t ) به طور اتومات بسته بشه حد سود و حد ضرر را با عدد مشخص میکنند مثلا در قیمت 1.9700 ما خرید کرده ایم و t/p را روی 1.9750 میگزاریم پس اگر قیمت به t/p رسید معامله ما با 50 پیپ سود بسته میشه برای s/l هم به همین منواله
همون طور که قبلا با هم مرور کردیم فهمیدیم که کسانی که برای دسترسی به سود در فارکس از اخبار اقتصادی استفاده میکنند به اصطلاح میگوین فاندامنتال کار .
حالا این اشخاص چطوری سود میکنند ؟
توی فارکس ما هر روز خواهیم دید که اخبار اقتصادی گوناگونی اعلام میشه که میتونه نوسان قابل توجه ای در بازار ایجاد کنه به همین منوال فاندامنتال کارها، تمام سعی خود را میکنند تا در بهترین زمان خرید یا فروش کنند تا از بازار سود ببرند مثلا اگر خبر اعلام شده در ساعت فلان نشان دهنده این بود که دلار امریکا میخاد قوی بشه 100% این اشخاص دلار میخرند تا وقتی رفت بالا سود کنند
اگر اینجوری باشه پس چرا همه اخبار را دنبال نمیکنند تا سود کنند؟
یکی از دلایل میتونه نا اشنایی با اخبار اقتصادی باشه که یک تریدر ندونه که فلان اخبار چه تاثیری میتونه روی بازار بزاره دومین دلیل اینه که عملا در هنگام اعلام خبر ها پلت فرم ها به دلیل اینکه تعداد بسیار زیادی تریدر در انجام معامله هستن خود به خود قفل میکنه یعنی نمیشه سریع ترید کرد و حتی ممکنه به خاطر دیر عمل کردن پلتفرم منجر به ضرر بزرگی بشه اینو باید بدونیم که وقتی که میگویند در ساعت 4 بعد از ظهر میخاد خبری اعلام بشه دقیقا سر ساعت 4 خبر اعلام میشه و همون لحظه بازار نوسان شدیدی میکنه و اگر دیر اقدام بشه هم از سود بی بهره خواهیم ماند هم اینکه احتمال ضرر کردن هم بالاست
وقتی خبری اعلام میشه نسبت به اهمیت خبر و جو بازار میتونه مثلا 50 پیپ نوسان داشته باشیم
به فاندا منتال امازینگ نیز میگویند امازینگ کارها روش های مختلفی برای ترید کردن دارند مثلا میان چند دقیقه قبل از اینکه خبر اعلام بشه و پلت فرم هیچ مشکلی نداره به پلتفرم دستور اجرای معامله ( اوردر ) در زمانی میدهند که به قیمت مورد نظرشون برسه با یک مثال توضیح میدیم
مثلا قراره که خبر فلان در ساعت 4 بعد از ظهر اعلام بشه به همین منظور امازینگ کارها میان در ساعت 3:55 یعنی 5 دقیقه قبل از خبر نیگاه میکنن ببینن قیمت جفت ارز چنده به فرض قیمت بود
1.9500 حالا میان به پلت فرم میگن که اگر قیمت رسید به 1.9510 بخر و اگر رسید به 1.9490 بفروش و تا زمانی که قیمت به این دو عدد نرسه پلت فرم وارد عمل نمیشه برای این 2 اوردر ( معامله ) حد سود و ضرر هم مشخص میکنند که اگر به t/p یا s/l رسید خود به خود معامله بسته بشه
این یک مثال ساده از روش امازینگ بود
برخی از بروکر ها هم در موقع خبر کم مشکل دارن و معامله گران میان برای اینکه از خبر استفاده کنند منتظر میشن خبر اعلام بشه و همین که اعلام شد اقدام به معامله میکنند
حالا این اشخاص خبر ها را از کجا دنبال میکنند ؟
شاید بهترین گزینه برای دنبال کردن اخبار شبکه بلومبرگ باشد
هر خبر چه تاثیری میتونه روی بازار داشته باشه ؟ ما خبر های گوناگونی داریم که توضیح هر کدام لازم نیست در این پست خاستیم تا حدودی با امازینگ اشنا شویم
به سوی فاندامنتال رفتن و انتخاب این روش اختیاریست ولی به نظر من بهترین گزینه انتخاب روش تکنیکال میباشد و در کنارش فاندامنتال
---------------------------------قاری: یادآور می شود که آمازینگ (Amazing) یک روش معامله می باشد و هنگام اعلام اخبار مهم اقتصادی از آن استفاده می شود
قبل از اینکه به مباحث بعدی برسیم بهتره چند مورد که شاید بی ارتباط نباشد رو بیان کنیم
سوالی که برای خیلی از ما پیش میاد اینه که فارکس چقدر پول نیار داره؟
با تدابیری که بروکر ها دیدند در حال حاضر با 1$ هم میشه فارکس رو با حساب واقعی شروع کرد
ایا درسته که ما همون اول کار یک حساب واقعی باز کنیم؟
باز کردن یک حساب واقعی در اول راه اشتباه بزرگی میتونه باشه که منجر به از دست دادن تمام موجودی حسابمان میشه
ایا حساب دمو با حساب واقعی فرق میکنه ؟
از نظر طرز کار هیچ فرقی نمیکنه و بروکر هم براش هیچ فرقی نمیکنه حساب دمو هست یا حساب واقعی هر کاری که ما به نرم افزارمون بگیم اون انجام میده فرق بزرگی که داره حس و حال ماهاست ما احتمالا توی حساب دمو بار ها بارها ضرر میکنیم و باز از نو شروع میکنیم ولی توی حساب واقعی اگر ضرر کردیم دیگه جبرانش خیلی سخته چون انقدر توی روحیه تریدر میتونه تاثیر بزاره که منجر به کنار گذاشتن فارکس برای همیشه بشه دلیلشم اینه که جلوی چشم ادم موجودی حسابش بر باد میره و هیچ کاری هم نمیتونه انجام بده مخصوصا اگر کسی پولی که برای فارکس گذاشته براش خیلی مهم بوده باشه
حالا بهترین راه چیه ایا فقط فقط باید مدتها حساب دمو کار کنیم ؟
در اول کار که باید حتما حساب دمو کار کرد ولی خوب دمو نمیتونه از یک شخص یک تریدر واقعی بسازه دلیلشم اینه که مثلا ما توی دمو یک پوزیشن باز میکنیم و موقع نهار میشه و بدون هیچ نگرانی چون حساب دمو هست میریم به سراغ نهار این باعث میشه که ما اون دقت لازم رو که یک تریدر باید داشته باشه رو یاد نگیریم ولی حالا اگر حساب واقعی باشه مخصوصا ما تازه کار هم باشیم نهار که هیچی اگر 24 ساعت هم غذا نخوریم باز هم تا وقتی عاقبت پوزیشنمون معلوم نشه از پای سیستم تکون هم نمیخوریم
پس باید چیکار کرد که حس حال یک تریدر واقعی داشته باشیم ؟
بهترین کار اینه که وقتی یک حساب دمو باز میکنیم این باور رو داشته باشیم که حساب واقعی است وا با تمام وجود ازش محافظت کنیم و هدفمون سود باشه و از هر ضرری جلوگیری کنیم این مسئله واقعا باید در نظر گرفته بشه در غیر این صورت وقتی حساب واقعی باز میکنیم به مشکل بر میخوریم ولی باید به یاد داشته باشیم که ما باید بعد از کار روی حساب دمو در اول با یک حساب بسیار پایین کار را شروع کنیم تا اگر دیدیم هنوز امادگی نداریم و ضرر کردیم پولی که از دست دادیم کم بوده باشد و برگردیم به روی حساب دمو و به تجربیاتمان بیفزاییم ولی اگر یک حساب سنگین باز کنیم و توی همون 2 روز اول ضرر زیادی کنیم احتمالا منجر به کنار گذاشتن فارکس میشه که این اتفاق برای بسیاری از افراد افتاده
بعد از اینکه ما فارکس را تا حدودی یادگرفتیم و حساب های واقعی کوچک(20$ با مینی میکرو لات ) را هم تجربه کردیم اگر نتوانیم زیاد پول وارد بازار کنیم ( مثلا 200$ ) ایا میتوانیم توی بازار موفق باشیم ؟
فردی که دارای 200 هزار تومان میباشد چقدر میتونه در بازار ( غیر از فارکس ) در ماه با پولش سود کنه؟ مطمئنا نمیتونه سود انچنانی زیادی کنه فارکس هم به همین منواله ولی اگر کسی با برنامه پیش بره و همیشه سعی کنه که به معلوماتش بیفزاید 100% خیلی بیشتر از اون چیزی که میخاسته در بازار ( غیر فارکس ) نصیبش بشود در فارکس نصیبش میشود
فارکس در ماه چند % سود داره ؟
بستگی به توان روحی و معلوماتی فرد داره اگر فردی این باور را داشته باشد که میتونه بازار رو تسخیر کنه ولی برای این منظور هیچ فعالیتی نداشته باشد و از روی شانس ترید کند مطمئنا خیلی زود از بازار خارج میشود ولی اگر فردی روز به روز به معلومات خود بیفزاید مطمئنا روز به روز به سرمایه اش اضاف خواهد شد
تا کنون توانسته ایم :با برخی اصطلاحات کاربردی در فارکس اشنا شویم با فاندامنتال اشنا شدیم فرق بین فاندامنتال و تکنیکال را مرور کردیم و مواردی از جمله فرق بین حساب دمو و حساب واقعی و ....
همانطور که میدانید فارکس بسیار گسترده بوده و هر روز ان یک تجربه است حتی بزرگترین فارکس کاران نیز همچنان به دنبال روش های سود ده میباشند تا در مواقع لزوم از ان استفاده کنند
قبلا ذکر شد که انتخاب روش ترید اختیاریست یا حتی ابداعی به طور مثال یکی دوست داره فاندامنتال کار کنه یکی تکنیکال و دیگری شانسی عمل کنه و روش های ابداعی دیگه
در مورد فاندامنتال توضیحاتی دادیم و مثالی زدیم که این گونه اشخاص چگونه کار میکنند ولی باید بدانید که فاندامنتال گسترده بوده و به این توضیح کوتاه نمیتوان تکیه کرد در هر حال بدلیل گمراه نشدن فعلا در مورد فاندامنتال دیگر چیزی نمیگیم و با کمک هم به سراغ بحث شیرین تکنیکال پیش میرویم
در اول برای دوستانی که تمایل دارن هرچه بیشتر در مورد تکنیکال بدانند کتابی را معرفی میکنیم
کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه نوشته john.murphy که در موسسه TFNN به کتاب مقدس تحلیل گران تکنیکال لقب گرفته شده را معرفی کنیم در این کتاب بسیاری از مطالب تکنیکال ذکر شده که میتواند برای شروع بسیار مفید باشد این کتاب توسط اقایان کامیار فراهانی و رضا قاسمیان لنگرودی به زبان فارسی ترجمه شده این کتاب در بیشتر شهر ها عرضه میشه ولی کسانی که در شهرشان این کتاب موجود نیست میتونن از سایت زیر تهیه کنند
http://www.iranbin.com/BookDetails.aspx?BookID=417539&rd=/BookSearchResults.aspx?
تکنیکال
شاید تاحالا به این فکر کرده باشیم که چه اتفاقی روی میدهد که قیمت ارز نوسان میکنید ؟
این اتفاق وقتی روی میدهد میزان خریداران و فروشندگان برابر نباشد به طور مثال وقتی تعداد زیادی جنسی را بخرند مطمئنا بدلیل اینکه ان جنس کم یاب میشود قیمتش هم بالا میرود در فارکس هم وقتی همه یک جفت ارز را میخرند قیمت بالا میرود و یا اگر بفروشند قیمت پایین میاید پس باید سعی کرد همیشه در گروهی باشیم که حجم معاملاتیشان بیشتر است تا به سود برسیم
ما به وسیله تکنیکال میتوانیم گروه برنده را تشخیص دهیم و به جمع انها بپیوندیم
حالا این کار چگونه امکان پذیره؟
باید سه اصل را همیشه بیاد داشته باشیم
1- قیمت نشان دهنده وضعیت نسبی اینده میباشد
2- بازار همجهت با روند حرکت میکند که به طور ساده میتوان این طور بیان کرد که تا زمانی که قیمت بازار در حال رشد میباشد و این رشد شکسته نشود همچنان به ادامه حرکت خود میپردازد و بلعکس اگر قیمت در حال نزول است تا زمانی که نیرویی باعث شکستن ان نشود همچنان به ادامه حرکت خود میپردازد
3- بدلیل اینکه تمامی تکنیکال کارها بر اساس قیمت های گذشته ترید میکنند همیشه تاریخ تکرار میشود مثلا اگر قیمت از 1.9400 به 1.9500 برسد و برگردد و چند روز پایین باشد و دوباره بالا بیاد تا 1.9500 اجتمال برگشت ان بسیار زیاد میباشد چون بیشتر تکنیکال کارها بر اساس گذشته ترید میکنند (این یک مثال ساده بود)
به روند اشاره کردیم حالا این روند چی هست ؟
توی بازار به حرکت قیمت روند میگویند که سه نوع میباشد
1- رو به بالا یا افزایشی وقتی قیمت پشت سر هم افزایش پیدا میکند یک روند بلا رونده را تشکیل میدهد
2- رو به پایین یا نزولی وقتی قیمت پشت سر هم رو به پایین حرکت کند یک روند نزولی را تشکیل میدهد
3- روند افقی یا خنثی . وقتی قیمت تغیر انچنانی نکند و همچنان در یک خط افقی حرکت کند روند خنثی به وجود می اید
تشکیل این 3 روند در فارکس بستگی به تمایلات تریدر ها میباشد همون جور که بالا گفتیم وقتی همه بخرند قیمت هم بالا میرود و وقتی همه بفروشند قیمت پایین می اید و وقتی تعداد خریداران و فروشندگان یکی باشد قیمت در جهت افقی حرکت میکند
پس ما باید همیشه در روند حرکت کنیم تا به سود دهی برسیم در عکس زیر 2 نمونه روند رو میبینیم که تا زمانی که نیرویی باعث شکسته شدن ان نشده همچنان به حرکت خود به سمت پایین یا بالا ادامه داده
ساعت شروع بازار کشور های مختلف به شرح زیر میباشد
زمانهای زیر به وقت ایران ( تهران ) می باشد.
توکیو : باز شدن بازار : 3:30 صبح فاندامنتال : 3:20 صبح بسته شدن بازار : 12:30
اروپا : باز شدن بازار:10.30 صبح فاندامنتال: 11:15 صبح بسته شدن بازار : 20.30
لندن: باز شدن بازار: 11:30 صبح فاندامنتال: 13.00 بسته شدن باراز: 20.30
نیویورک باز شدن بازار: 16:30 فاندامنتال: 17.00 بسته شدن بازار: 1:30 بامداد روز بعد
------------------------------------------------------------------با این تفاسیر بنظر بنده بازار از ساعت 10.30 صبح به وقت تهران نوسانات سنگینش شروع شده تا ساعت 22 که بین ساعت 14 تا 16 نوسان اروم تر بوده
ساعت 22 به بعد دیگر بازار به سمت ارام شدن پیش میره معمولا
از ساعت 2 بامداد تا 8 بامداد هم معمولا نوسانی نداریم
از ساعت 8 بامداد تا 10 هم یواش یواش بازار نوساناتش زیاد میشه
اگر کسی میخاد پی ببره که در فلان ساعت بیشترین نوسان میتونه روی کدام جفت ارز باشه بهتره به ساعت اعلام اخبار رجوع کنه چون مطمئنا در هنگام اعلام اخبار بیشترین نوسان رو روی جفت ارزی داریم که اخبار مربوط به اونه .
از آغاز انقلاب صنعتی در اروپا، نزاعی بر سر فواید و مضرات توسعه تکنولوژی و نیز توسعه ارتباطات در میان طیف گستردهای از صاحبنظران درگرفت که تا به امروز نیز ادامه دارد. اما اکثر این اندیشوران در مورد دو نکته همرأی هستند: 1ـ توسعه جریانی است که موجب عقب راندن عناصر توسعهنیافته میشود؛ بهگونهای که در بقای عناصر توسعهنیافته خلل ایجاد میشود. 2ـ توسعه تکنولوژی در گرو توسعه ارتباطات است. از این رو، در جهانی که به استفاده از فناوری روی میآورد، بهناچار باید به سمت توانمند کردن فناوری پیش رفت و این امر جز در بستر ارتباطات مدرن میسر نیست. تجارت الکترونیک و زنجیرههای تأمین امروزه در بسیاری از مجلات، روزنامهها و نشریات، از عباراتی چون تجارت الکترونیکی، پول الکترونیک و ارتباطات الکترونیک سخن گفته میشود؛ اما آنچه کمتر مورد توجه قرار میگیرد، وابسته بودن این مفاهیم به بدنه فناوری مدرن است؛ به طوری که گاه فراموش میشود تجارت الکترونیک یکی از پیامدهای طبیعی فناوریهای مدرن و از نتایج توسعه ارتباطات است. بسترها و ابزارهای تجارت همواره در حال تحول و دگرگونی است تا دسترسی به منابع را آسان کند. هدف اصلی تجارت الکترونیک نیز نزدیک کردن تولیدکننده به مصرفکننده و کم کردن حجم و گستره زنجیرههای تأمین است. زنجیره تأمین مسیری است که مصرفکننده را به تولیدکننده یا تولیدکننده را به تولیدکنندگان دیگر متصل میکند و محصول برای رسیدن به دست مصرفکننده نهایی باید آن را بپیماید. در عرصه تجارت، رفتن به سطوح پایین این زنجیره، سهولت دسترسی به منابع را در پی دارد و رفتن به لایههای بالاتر آن، عرضه محصول را آسان میکند که هدف کمپانیهای اقماری است. در نظامهای اقتصادی که مدیریت کمپانیهای بزرگ کلاسیک بر اساس آنها بنا شده است، تنها راه رسیدن به بهرهوری ایدهال، تسخیر کل زنجیره تأمین یا حداقل، تسخیر بخش عمدهای از این زنجیره است. به طور مثال، ممکن است یک کمپانی تولید کفش، خود به تولید چرم از پوست، ساخت چسب و لاستیک از مواد نفتی و برش و چاپ کاغذ مورد نیاز برای بستهبندی بپردازد و همچنین سعی کند برای خود، فروشگاههای زنجیرهای احداث کند و سیستمهای حملونقل پیشرفته به وجود آورد. بنابراین، شرکتی که میخواهد بازار صنایع چرمی را تسخیر کند، ممکن است به اجبار به عرصه بسیاری از صنایع دیگر وارد شود. اما دو عامل زیر ممکن است مانع دستیابی به چنین اهدافی شود: 1ـ موانع و معضلات دستیابی به سرمایهای انبوه و یکپارچه که برای ایجاد یک ابرکمپانی نیاز است؛ 2ـ موانع مدیریتی و تکنولوژیکی بر سر راه دستیابی به دانش فنی و تجهیزاتی که در هر یک از حلقههای این زنجیره مورد نیاز است. در حقیقت، ابرکمپانیها با هدف آسانکردن ارتباطات، سعی میکنند اتصالی یکپارچه در میان زنجیرههای تأمین خود ایجاد کنند و به احداث زنجیرههای داخلی بپردازند. به همین دلیل امروزه، مدیران صنایع بهخصوص مدیران صنایع کوچک، سعی میکنند خود را برای قرار گرفتن در زنجیرههای بزرگ تأمین آماده کنند؛ به صورتی که بتوانند با سرمایههای کوچک و تکنولوژیهای محدود، به عرصه فناوری و تولید وارد شوند. تجارت الکترونیک یکی از ابزارهای نیل به این هدف است. ابزارهای تجارت الکترونیک صاحبنظران، ابزارهای تجارت الکترونیک را به دو بخش تقسیم میکنند: 1ـ EDI (یا Electronic Data Interchange) یا مبادله الکترونیک دادهها شبکههای ارتباطی هر روز در حال تحول و دگرگونی است و اجزای آن زنجیرهوار جایگزین یکدیگر میشود؛ نامههای کاغذی جای خود را به نامههای الکترونیک میدهد و شبکههای ماهوارهای، کابلهای نوری و اینترنت جایگزین خطوط تلفن، فکس و تلکس میشوند. در اکثر عرصههای اداری و صنعتی، مکتوب کردن اطلاعات به صورت دستی منسوخ شده است و دفاتر و بایگانیها جای خود را به کامپیوترها و بانکهای اطلاعاتی دادهاند. در این میان، EDI مجموعهای از فناوریهاست که ذخیره، نگهداری، بازیابی و انتقال اطلاعات را در بستری الکترونیک میسر میکند. این اطلاعات ممکن است مجموعهای از اطلاعات مالی، مدیریتی، حسابهای شخصی، اعتبارات مالی یا دادههایی در زمینه بورس اوراق بهادار یا وضعیت موجودی انبار یک شرکت باشد. EDI درصدد است تا بتوانند دستیابی به اطلاعات را در قالبی ایمن و حفاظتشده تسهیل کند. EDI را نمیتوان بخشی از تجارت الکترونیک نامید؛ بلکه EDI ابزاری است در خدمت تجارت الکترونیکی که ارتباطی مدرن را بین زنجیرههای تأمین، ایجاد میکند و انتقال اطلاعات مالی و اعتباری و دسترسی به مشخصات کنترلی و همچنین اطلاعات فنی را میسر میسازد. 2- کاتالوگهای شبکهای پس از تحقق EDI که فقط پروتکل و قراردادی برای انتقال ایمن اطلاعات است، نوبت به بهرهگیری از فناوری اطلاعات میرسد. کاتالوگهای شبکهای در واقع همان کاتالوگهای سنتی هستند که در بستر الکترونیک قرار گرفتهاند و امکان عرضه و تقاضای مستقیم و همزمان را فراهم میکنند. تولیدکنندگان و مصرفکنندگان کالا و خدمات میتوانند با ایجاد کاتالوگهای شبکهای (معمولاً در بستر اینترنت) و بهرهگیری از ابزارهایی همچون بانک و پول الکترونیکی، به خرید و فروش محصولات خود بپردازند. همچنین، تولیدکنندگان میتوانند برای تهیه مواد اولیه مورد نیاز خود از همین کاتالوگهای شبکهای، در سطحی بالاتر بهره گیرند. از فواید این سیستم میتوان به سهولت جستجو، دسترسی به نتیجههای مطلوبتر، سهولت مقایسه و تأمین اعتبار نزد مشتریان نام برد. ضمناً به دلیل ارتباط بیواسطه تولیدکنندگان با مشتریان و مصرفکنندگان اصلیِ کالا و خدمات در این سیستم، تولیدکنندگان میتوانند بهتر و آسانتر به جلب رضایت مشتریان بپردازند. تجارت الکترونیک با بهرهگیری از این سیستمها و فناوریها سعی میکند که مشتری را به تولیدکننده نزدیک کند و با سازماندهی جدید و تقسیمکاری نوین و حذف واسطهها، هزینهها را کاهش دهد و از ایجاد قیمتهای کاذب جلوگیری کند. همچنین، تجارت الکترونیک، بر سامانههای حمل و نقل تأثیر میگذارد و با ایجاد بهینهترین حالت انتقال کالا، از جابهجاییهای بیهوده جلوگیری میکند. میتوان گفت تجارت الکترونیک لازمه مدیریت پویای امروزی است و در سیستمهای تولیدیِ پیوسته و بازارهای پویا نقشی اساسی را ایفا میکند. تجارت الکترونیک و سوءاستفاده از آن همراه با عرضه و توسعه یک فناوری، مجرمان و سودجویان درصدد بهرهبرداری غیرقانونی و نامشروع از آن برمیآیند که تجارت الکترونیک نیز از این امر مستثنی نیست. بهطور عمده، مشکلات ناشی از سوءاستفاده سودجویان در حوزه الکترونیک، به دو شکل زیر بروز میکند: 1- مشکلاتی که به علت ضعفهای فنی سیستمها بهوجود میآید که از آن جمله میتوان به سرقت الکترونیک اطلاعات و پول اشاره کرد. این مشکلات با توسعه دانش فنی IT و پیشرفتهای EDI و همچنین با سازماندهی شبکههای اینترنتی و ایجاد پلیس اینترنت توانمند، تا حدود زیادی مرتفع میشود. 2- مشکلاتی که به علت بیاطلاعی عمومی به وجود میآید که از آن جمله میتوان به ایجاد مراکز تقلبی فروش اینترنتی، شبکههای فروش زنجیرهای نظیر Gold qoest و Gold mind و مؤسسات تبلیغاتی و سایتهای سرمایهگذاری مجهولالهویه اشاره کرد. گردانندگان چنین سایتها و شبکههایی از بیاطلاعی کاربران سوءاستفاده میکنند؛ امری که سابقه آن به پیش از قرن 18 باز میگردد، یعنی زمانی که هنوز تلگراف نیز به وجود نیامده بود! اما با وجود چنین مسائلی، توسعه تجارت الکترونیک امری اجتنابناپذیر در چرخه ارتباطات مدرن است و نمیتوان بهخاطر وجود چنین مشکلاتی، آن را محکوم کرد. در عین حال که میتوان با توسعه دانش عمومی و تخصصیِ استفاده از این ابزار و ایجاد روشهای بهینه و ایمنسازی ساختارها، این سوءاستفادهها را کاهش داد. تجارت الکترونیک در ایران با وجود آنکه برخی ایرانیان مقیم خارج، از طلایهداران این فناوری در جهان به حساب میآیند، متأسفانه تجارت الکترونیک هنوز در ایران شکل نگرفته و حتی زیرساختهای لازم برای آن به وجود نیامده است؛ این امر موجب بروز معضلات فراوانی در عرصه تجارت ایران شده است. به طور کلی، معضلات و مسایل صنعت تجارت الکترونیک در ایران را میتوان از دو دیدگاه داخلی و خارجی نقد و بررسی کرد. تجارت الکترونیک از دیدگاه داخلی اگرچه حاکم بودن سیستم تجارت صنعتی در ایران و سودآوریهای کلان این سیستم برای گروهی از انحصارطلبان اقتصادی، ایجاد و توسعه تجارت الکترونیکی را از اولویت سازمانها و نهادهای ذیربط خارج کرده است، اما باید توجه کرد که ایمنترین و بهترین راه برای توسعه تجارت الکترونیک، استفاده و گسترش آن با کمک صنایع و شرکتهای داخلی در عرصه داخلی است. اتصال این سیستم به بازار جهانی باید فقط با هدف گسترش حیطه توانمندی مورد توجه قرار گیرد و پیشرفت ارتباطات خارجی بدون پیشرفت در حوزههای داخلی، نتیجهای جز خروج قدرت مالی و اقتصادی از دست سرمایهداران و بانکهای داخلی در بر نخواهد داشت. از طرف دیگر، تحقق تجارت الکترونیک بدون ایجاد بستر مالی و اعتباری صحیح امکانپذیر نیست و این امر فقط با حمایت بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری قابل تحقق است. موانع توسعه تجارت الکترونیک در ایران از موانع توسعه تجارت الکترونیک در عرصه داخلی میتوان به این موارد اشاره کرد: 1- با وجود آنکه از دهه هشتاد، کارتهای اعتباری هوشمند در ایالاتمتحده و بسیاری از کشورها به صورت یکپارچه و کارآمد مورد توجه قرار گرفته است، اما تا به امروز، در کشور ما گامی اساسی در این زمینه برداشته نشده است و همچنان مشکلاتی در این زمینه به چشم میخورد؛ از جمله: * کارتهای اعتباری در یک نظام پیوسته مالی قرار نگرفته و حتی مؤسسات مالی و بانکها از پذیرش این کارتها سر باز میزنند. * استفاده از این کارتها در مراکز فروش رواج پیدا نکرده و این کارتها فقط به عنوان ابزاری جنبی در بعضی از مراکز قابل استفاده است؛ البته آماری از گسترش و توسعه کاربرد این کارتها در مراکز فروش در دسترس نیست. * این کارتها جنبه تمامالکترونیک ندارد و با هیچ سیستمی غیر از دستگاههای مخصوص بانکهای عامل، سازگار نیست. به عنوان مثال، هیچ یک از این کارتها قابلیت کار با اینترنت و شبکههای داخلی را به طور کامل ندارد. 2- در کشور ما مؤسسه یا مؤسساتی وجود ندارند که با استفاده از سیستم حسابهای الکترونیک مالی داخلی، به ایجاد سیستمهایی کارآمد برای فروش online و تحویل کالا و دریافت پول در محل بپردازند. دلیل این امر آن است که ایجاد چنین سیستمی، بدون یک سیستم مالی یکپارچه اصولاً غیرممکن است. البته فروشگاههای الکترونیکی پدید آمدهاند که دایره پوشش آنها از لحاظ جغرافیایی و همچنین تنوع کالا بسیار محدود است. 3- شبکه پست و سیستم حمل و نقل کشور ما چندان قدرتمند نیست که بتواند نقل و انتقال محصولات و مرسولات را در مدت زمان منطقی انجام دهد. 4- مشکلات زیرساختی فراوانی در شبکه مخابرات وجود دارد که باعث شده است دسترسی آسان به اینترنت برای عموم مردم امکانپذیر نباشد. در عین حال که شبکه جامع ملی وجود ندارد و به ایجاد WAP نیز توجه نمیشود. عوامل فوق سبب شده تا آنچه به عنوان تجارت الکترونیک در سطح کشور ما به مرحله ظهور رسیده است، به فعالیتهایی غیرمتمرکز و غیرسازمانیافته محدود شود و کاتالوگهای شبکهای موجود فقط جنبه فانتزی یا اطلاعرسانی صرف به خود بگیرد. جنبههای خارجی تجارت الکترونیک در سالهای گذشته تجارت الکترونیک به شکل چشمگیری در سطح جهان توسعه یافته و بدنه تجارت جهانی را پوشش داده است. در این شرایط و با در دستور کار قرار گرفتن عضویت ایران در WTO، ورود تجارت الکترونیک به ایران امری اجتنابناپذیر جلوه میکند. اما آنچه باید مدنظر قرار گیرد، فواید، مضرات و صدماتی است که ممکن است این پدیده برای اقتصاد ملی ایران در پی داشته باشد. البته با تعریفی که از تجارت الکترونیک ارایه کردیم، این ابزار ذاتاً نمیتواند مضر تلقی شود؛ اما عواملی جنبی وجود دارد که ممکن است پس از پیادهسازی تجارت الکترونیک در ایران، سبب پایین آمدن تولید سرانه ملی شود و یا برخی از صنایع داخلی را تهدید کند. میتوان گفت در صورت ضعف داخلی در زمینه تجارت الکترونیک، ممکن است ورود شرکتهای قدرتمند جهانی پیامدهایی برای کشور در پی داشته باشد؛ از جمله آنکه مصرفکنندگان داخلی در مواجهه با سیستمهای ایمنتر و آسانتر خارجی، به سمت آنها گرایش پیدا میکنند. بدین ترتیب، سهم عمده بازار داخلی را شرکتهای خارجی در دست میگیرند و محصولات داخلی حتی توان مطرح شدن در بازار داخلی را نیز از دست میدهند. از طرف دیگر، شرکتهای داخلی به علت ضعف در بهرهگیری مناسب از این ابزار، قادر نخواهند بود تا به بازارهای جهانی نفوذ کنند و به رقابت با رقبای خارجی بپردازند. نکته مهمتر آنکه به علت نبود نظام بانکداری پیشرفته الکترونیک در کشور، پول و سرمایههای داخلی به سمت سیستمهای معتبر خارجی نظیر Master Card، Cradit Card Visa و حسابهای تمامالکترونیکی نظیر paypal و eGold و حتی حسابهای آسیایی نظیر LG Card و Sony Card انتقال مییابد و بانکهای داخلی از جذب سهم عمدهای از سرمایههای داخلی بیبهره میمانند؛ بدین ترتیب، جریان خروج ارز از کشور شدت میگیرد. عزم ملی برای توسعه تجارت الکترونیک با وجود چنین شرایطی و با چنین چشماندازی از آینده تجارت الکتروینک، بهبود و تسریع توسعه تجارت الکترونیک نیازمند عزمی ملی است که بخش عمدهای از آن بر دوش وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، بانک مرکزی و شورای اقتصاد است. امید میرود که وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات بهجای محدود کردن توسعه اینترنت و سرمایهگذاری در پروژههای ناکارآمدی همچون محدود کردن سایتها و شرکتهای ارایهدهنده خدمات اینترنتی، به گسترش و توانمند کردن زیرساختهای شبکه اینترنت بپردازد و بستر ترغیبکننده و جذابی برای استفاده عمومی از این فناوری ایجاد کند؛ همچنین، با ساماندهی بهینه سیستم پست مرسولات، موسسات فروش اینترنتی را بیش از پیش یاری کند. بانک مرکزی نیز میتواند و باید با یکپارچه کردن سیستم کارتهای هوشمند و ایجاد قابلیت استفاده از حسابهای الکترونیک در محیط اینترنت، گامی موثر در تحقق پول الکترونیک در سطح کشور بردارد.
بازاریابی شبکهای چیست؟ آینده بازاریابی شبکهای را چگونه می بینم؟ روانشناسی و جامعهشناسی بازاریابی شبکهای چیست و ... - اکنون در ادامه مقالهی کوتاهی که چندی پیش در خصوص توضیح و تعریف مختصری از اینکه بازاریابی شبکهای چیست نوشتم قصد دارم در این مقاله به برخی از سوالات بالا بپردازم.
آمار و ارقام دقیقی در اختیار نداریم و البته در ایران این چندان هم موضوع تازه ای نیست و تقریباً همه ما به آن عادت کردهایم اما گفته میشود که گویا در ایران در حال حاضر، نزدیک به ۱۳۰ هزار نفر (و به روایتی دیگر تا ۳۵۰ هزار نفر) تنها روی بازاریابی شبکهای گلدکوئست کار میکنند، اما با توجه به اتفاقاتی که اخیراً برای فعالیت این شرکت در ایران رخ داده است، فعالیتها تا زمانی که گلدکوئست مراحل قانونیاش را پشت سر بگذارد و دفترش را به صورت قانونی در ایران راهاندازی کند به نوعی کند یا متوقف شده است. این حقیقتاً جالب است که اکثر افرادی که در زمینه بازاریابی شبکهای کار میکنند، فکر میکنند که بازاریابی شبکهای یعنی گلدکوئست و گلدکوئست یعنی بازاریابی شبکهای، علت این موضوع، سابقهی دیرینه دارد در فرهنگ شنیداری - و اکثراً بدون مطالعه و تحقیق - ما ایرانیها، حتماً شما هم این را شنیدهاید که در زمانهایی نه چندان دور، اکثر کالاهایی که توسط تجار برای اولین بار به کشور وارد میشدند و مورد استفاده عموم قرار میگرفتند، به نوعی نام تجاری خود را تا آن حد بین مردم جا میانداختند که گویی تنها نوع کالای تولید شده، فقط همان «مارک» تجاری بوده است و بس. یک زمانی اگر مردم میخواستند بگویند آبگرمکن یا بخاری جدیدی خریدهاند، میگفتند یک «دئوترم» جدید گرفتهاند، برای «دستمال کاغذی»، میگفتند «کلینکس»، مایع نرمکننده لباس را میگفتند و برخی هنوز هم میگویند «سوسافت»، یا وقتی میخواهند به مته و درل (دستگاهی برای سوراخ کردن دیوار یا سقف) اشاره کننده، میگویند «بلکانددکر» حال آنکه، اینها نامهای تجاری هستند و دهها مارک تجاری دیگر نیز دارند همان نوع کالا را عرضه میکنند.
حالا حکایت «بازاریابی شبکهای» است. مدلی برای بیزنس یا کسب و کار، برای داشتن نوعی درآمد که به آن Residual Income گفته میشود و با توجه به دایره نفوذ افراد و تکیه بر یک تساعد هندسی گسترش مییابد. تاکید ما برای ایجاد آگاهی در میان مردم این قسمت قضیه است که: «برای هر نوع کالای مصرفی یا خدمات، میتوان از مدل بیزنس «بازاریابی شبکهای» استفاده کرد.» - اینترنت و دیگر استراتژیهای بازاریابی اینترنتی به عنوان ابزار یا خدماتی قوی میتوانند به کمک «بازاریابی شبکهای» آمده، گسترش و نفوذ آن را سرعت دهند.
اما اینکه آینده بازاریابی شبکهای چه خواهد بود؟ من و بسیاری از کارشناسان دیگر که در زمینه فرهنگسازی و آموزش کار میکنیم معتقدیم که این مدل کسب و کار در آیندهای نه چندان دور متحول خواهد شد و در عین حال مسلماً توسعه، نفوذ و گسترش بیشتری خواهد داشت. در امریکا و کشورهای اروپایی، مردمان بسیاری به این نوع مدل کسب و کار روی آوردهاند و خانوادههای بسیاری (حتی تمام اعضای خانواده) با سیستم توصیه، کالا یا خدمات شرکتهای مختلف را به اعضای تیمهای زیرمجموعه خود معرفی و توصیه میکنند و با این کار موجب بالا رفتن میزان فروش آن شرکتها و در نتیجه کسب درآمدی همیشگی و مداوم برای خود شدهاند.
آنچه مسلم است این است که همه تقریباً میدانیم «بازاریابی شبکهای» کار سادهای نیست. یک شبه نباید و نمی توان انتظار مولتی میلیاردر شدن داشت. این کار در نوع خود بسیار هم سخت است. ۹۵ درصد از افرادی که زیر مجموعه شما میشوند، دیگر هیچ فعالیتی (توصیهای) نمیکنند و فعالیت بازاریابی شما در همان نقاط شاید برای همیشه متوقف شود. یکی از دلایل میتواند این باشد که افراد زیرمجموعه شما، به نوعی، آرام آرام، اعتمادشان را به شما از دست میدهند. دلیل دیگر میتواند این باشد که شما آنان را به درستی هدایت و رهبری نکردهاید و آموزشهای لازم به آنان ندادهاید. من در سمینارهایم به این موارد بیشتر میپردازم و نکات مهمی را یادآور میشوم که افراد بتوانند گوشه و زوایای «بازاریابی شبکهای» را بهتر و بیشتر بشناسند. در این مدل کسب و کار، شما با «انسانها» طرف هستید و نه «عامل» یا «ابزار» - و این خیلی مهم است، که بدانیم در بازاریابی شبکهای ایجاد و حفظ «ارتباط» از اهمیت ویژهای برخوردار است. در زیر مجموعه شما، زنجیرهای از «انسانها» قرار دارد. مثال زنجیر خیلی جالب است، شما میتوانید «یک زنجیر» را به طرف خود بکشید، اما نمیتوانید، همان زنجیر را (که مثلاً روی زمین افتاده است) رو به جلو هل دهید. نقش شما به عنوان فردی که هدایت افراد زیرمجموعه (Downline) خودتان را بر عهده دارد، یک نقش «هدایت کننده» یا «نقش رهبری» است. رهبر در جلو قرار میگیرد و با ایجاد اعتماد و جو اطمینان، زنجیرههای زیر مجموعه را به دنبال خود میکشد و این درست نیست که فرد رهبر پست سر زیر مجموعههای خود قرار بگیرد و آنان را رو به جلو هل دهد. چنانچه چنین چیزی اتفاق بیافتد، افراد زیر مجموعهی شما دلسرد میشوند و فعالیت خود را کاهش میدهند و این موجب میشود که «بازاریابی شبکهای» شما در همان نقطه متوقف شود.
همه فعالیتها، در گرداب گسترده گیتی، به همین صورت است. چه بر روی اینترنت و چه خارج از آن، شما باید جلب توجه و جلب اعتماد کنید، خودتان رو به جلو با دیدی باز و مثبت حرکت کنید و این روحیه را در زیر مجموعههای خود تقویت کنید.
از طرف دیگر برخی از دوستان از من میپرسند که برنامههای وابسته یا (Affiliate Programs) یا اصولاً «بازاریابی وابسته» (Affiliate Marketing) چیست؟ آیا این نوع بازاریابی همان MLM است؟ و اینکه آیا روی آوردن به این نوع بازاریابی یا مدل کسب و کار خصوصاً روی کالاهای خارجی (وقتی منشاء کالا یا خدمات و سایت در خارج از ایران است) نفعی برای ما دارد یا خیر؟
اجازه دهید که ابتدا بگویم سوال بسیار بسیار خوبی است. البته من پیش از این به دوستی که از تایوان این سوال را مطرح کرده بود، در مقالهای که در بخش انگلیسی سایت نیز آرشیو شده است پاسخ گفتهام.
بازاریابی وابسته یا اصطلاحاً Affiliate Marketing در حقیقت بیشتر از آنکه بخواهد به عنوان یک مدل کسب و کار (Business Model) مطرح باشد، یک سیستم تبلیغاتی است، سیستمی که بواسطه آن یک سایت مثلاً «سایت الف» طبق قراردادی یا توافقنامهای میپذیرد که تکمه Button آگهی یا لینک تبلیغی سایت دیگری را که مثلاً در اینجا آن را «سایت ب» مینامیم را بر روی سایت خود قرار دهد. «سایت الف» بابت هر فروشی که «سایت ب» از طریق آگهی قرار گرفته روی «سایت الف» انجام دهد، درصدی از فروش را به عنوان کمیسیون دریافت می کند. حسابها از طریق برنامههای نرمافزاری محاسبه میشود و بعد از رسیدن به یک مبلغ مشخص یا یک زمان مشخص، به حساب دریافت کننده منظور میشود و یا اینکه به صورت چک ارسال میشود. مواقع یا مواردی هم وجود دارد که سایتها صرفاً برای بالا بردن تعداد بازدید کننده خود و یا کلاً تبلیغات (جا انداختن علامت تجاری) - و نه فقط دریافت کمیسیون - از بازاریابی وابسته استفاده میکنند.
«بازاریابی وابسته» در واقع نوعی ارتباط کار و تجاری با یک تولیدکننده یا فروشنده و تاجر است به نحوی که تاجر به شما این اجازه را میدهد که با قرار دادن تبلیغ یا لینک سایت اینترنتی او (که فروش از آنجا انجام میشود) بر روی سایت خودتان، با هر فروشی که از طریق شما انجام میشود، کمیسیونی به شما تعلق بگیرد.
سایتهای اینترنتی برای اینکه از برنامههای وابستهی خود بتوانند به عنوان یک مدل کسب وکار یا درآمدزا بهرهمند شوند باید از عملکرد این سیستم، از کیفیت کالا و خدمات، از سرعت عمل در تحویل کالا و خدمات توسط فروشنده اصلی کاملاً مطمئن باشند و بعد اقدام به عضویت و به اصطلاح وابسته شدن به آن فروشنده مورد نظر با قرار دادن لینکی که او به شما می دهد - کد مشخصی که نشان میدهد خریدار از طریق شما و سایت شما با فروشنده آشنا شده است نمایند.
همانطور که میبینید، این نوع بازاریابی با بازاریابی شبکهای یا MLM متفاوت است. یک نوع کسب درآمد ساده برای شروع فعالیتهای بازاریابی اینترنتی است که اگر شما در سایتتان از تعداد بازدید کننده خوبی برخوردار باشید، میتواند درآمد خوبی برایتان بسازد. گفته میشود که بزرگترین حجم از این نوع بازاریابی اولین بار توسط کمپانی و سایت آمازون - فروش کتاب و سی دی و فیلم - به مردم معرفی شده است و هم اکنون نیز آمازون یکی از معتبرترین برنامهها را در این زمینه دارد.